- پیر و جوان (رُ جَ)
قاطبهً. شیخ و شاب. همه. همگان:
همه مرگرائیم پیر و جوان
که مرگست چون شیر و ما آهوان.
فردوسی.
چنان لشکر گشن و دو پهلوان
هزیمت گرفتند پیر و جوان.
فردوسی
همه مرگرائیم پیر و جوان
که مرگست چون شیر و ما آهوان.
فردوسی.
چنان لشکر گشن و دو پهلوان
هزیمت گرفتند پیر و جوان.
فردوسی
